وبلاگ دلیارم❤وبلاگ دلیارم❤، تا این لحظه: 8 سال و 4 ماه و 28 روز سن داره
پیوند عشق من و یار دلمپیوند عشق من و یار دلم، تا این لحظه: 2 سال و 11 ماه و 13 روز سن داره

دلیارم❤

یادم باشه!

دل پر از وحشت دلتنگی و تنها ماندن عمر من هر نفسش در نگرانی رفته ست..... فکر میکردم به اینکه  یادم باشه یادم باشه  یادم باشه  اگه یه روزی خدا راضی شد دلش و تو رو بهم داد.... اولین کاری که میکنم این باشه که یکی محکم بزنم تو صورتت.....بابت همه روزایی که نبودی.....بابت تموم روزایی که دلم آشوب بود بابت تموم غصه های این سالها م........... قول میدم بعد از اون بهترین و مهربون ترین کسی باشم که تو زندگیت دیدی......ولی اون کتک اول لازمته....  
17 اسفند 1398

آرزو کنم ات......

شب بود ، یه صف پر از آدم بود ، نمیدونم چطوری قاطی اون صف شدم.....صف جلو میرفت.....صف جلو میرفت و تاریکی تموم میشد.....وارد یه راهرو شدم که دیگه تاریک نبود......همچنان صف جلو میرفت......صف جلو رفت و جلو رفت تا رسیدم به یه در..... دوتا خانوم جلوی در نشسته بودن.....کارت ملی و شناسنامه میخواستن‌.... شناسنامه نداشتم.....از استرس داشتم می مردم.....از اینکه بگه نمیتونی بری......کارت ملی نشونش دادم گفت اشکال نداره برو....... مثل بارون گریه میکردم.....گریه ای که از روی خوشحالی بود.....خوشحالی که بی انتها بود......از تمومه دنیا دیگه هیچی نمیخواستم.‌‌....هیچی.‌‌‌‌...‌‌‌ انقدر گریه کردم ...
14 اسفند 1398

فاطمه ی دلم......

انقدر توی نوشته های سالهای پیش گشتم تا پیداش کردم......گل یاس بهشتی من ، چهار سال پیش بود تو همین شبهای ایام فاطمیه یادم نمیاد چرا ولی خیلی دلم شکسته بود، آخرای سال ۹۴ بود ..... اسمتو گذاشتم فاطمه نورا.....محرم سال بعدش تو خواب دیدمت .....خودت اسم تو گفتی بهم ......وقتی بیدار شدم تازه فهمیدم تو بودی   چهار سال پیش نوشته بودم من دخترم و از فاطمه زهرا خواستم.....نوشته بودم من فاطمه نورا رو زود ازت میخوام.....اون وقتا خیلی کوچیکتر بودم ، هنوز بیست سالم هم نبود... اسم تو نذر حضرت زهرا بود .....تو قرار بود هدیه حضرت زهرا باشی ....فکر میکردم خیلی زودتر از اون که فکرشو کنم خدا تو رو بهم میده...... از وقتی تو خوابم تو رو دید...
9 بهمن 1398

یک چرخش بی معنی

دلم میخاد خدا خودش بیاد بهم بگه چیکار کنم تا تو رو بده بهم هر چی بگه قبوله حاضرم هر کاری کنم تو سهم زندگیم بشی...هر کاری که حتی یک ثانیه هم شده به تو نزدیکترم کنه.......از زندگی بی تو خسته م......انگار عمرم ، جوونیم داره هدر میره......هیچی قد اومدن تو حال زندگیمو خوب نمیکنه........ همیشه دعاهای من دو تاست اول سلامتی دوم تو ..... یه وقتایی فکر میکنم و میگم خدایا چرا به یه آدمهایی انقدر ساده یه چیزی رو میدی و یکی دیگه باید صدسال التماست کنه و حسرت چیزی که خیلیا خیلی ساده اونو دارن تو دلش بمونه..... دیگه نمیدونم چطوری باید تو رو از خدا بخوام ....با چه زبونی با کدوم واژه ای....‌ هربار که فکر میکردم خدا صدامو شنیده و درهای اجا...
5 بهمن 1398

غم انگیز ترین حالت عاشق شدن....

داشتم‌ فکر می کردم به این که این غم انگیز ترین حالت عاشق شدن است....... عشقی که نیست ولی هست نیست ولی میشه حس اش کرد... یه زمانی ذوق بودنت وسط  زندگیمو داشتم ذوق کلی عشق و کلی حال خوب ...رویای یه خونواده کوچولو ...دو سه تا بچه قد و نیم قد...اون قدر روزها گذشت و گذشت و نیومدی که اشتیاقم به احتیاج تبدیل شد.... نیاز داشتم به تو....برای اینکه باشی برای اینکه یه تیکه از پازل زندگیم خالی نمونه برا اینکه آرزوت تو دلم نمونه......برای اینکه زندگیم مث همه خلایق خدا روند طبیعی شو طی کنه......‌اون قدر روزها گذشت و گذشت و نیومدی که یاد گرفتم‌ حتی اگه هیج وقت سهم  من‌ نباشی شاد زندگی کنم و از همه ...
1 بهمن 1398

علمدار نیامد....

یه روزی تعریف میکنم‌ برات  از روزی که صبح‌ جمعه‌ بود..صبح جمعه ای که چشم باز کردیم و وحشت‌ دنیامونو پر کرد...شب قبلش وقتی  ما خواب بودیم‌ سردارمون و شهید کردن.....بزرگ مردی رو که تموم نفس هامون،تموم آرامش و‌امنیت مون‌  رو مدیونش بودیم.....کسی که مثه کوه پناه ایران بود......بین مردم معروف بود به سردار دلها..... حالا‌ ایران‌ صحرای کربلایی بود که علمدارش نیومده بود......ایرانی که به یکباره یتیم شده بود..... برای من ، که‌ نه جنگی دیده بودم‌ ،نه هیچ شبی رو با ترس بمب و موشک گذرانده  بودم ، نه صبح‌ بعد از شهادت‌ جوانمردی رو دیده بودم ، خیلی سنگی...
15 دی 1398

بازنده.....

  ندارد کس خبر از این دل من تو رفتی و شدم بازنده ی تو.....   شاید دفعه بعدی که  بازنده قصه شدم ، هی این آهنگ و پلی کنم......و فکر کنم چقدر کلماتش شبیه احوال منه...... تو هیچوقت به هیشکی نگو من بازنده ترین دختر دنیا بودم......هیچوقت به هیشکی نگو ......
10 دی 1398
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دلیارم❤ می باشد