۴ ساله شدن وبلاگ گل بهشتی مبارک
از بدو تولد دوستت داشتم
از بدو تولد با من بودی
بزرگ که شدم عشق تو هم بزرگ شد
دوست داشتنت در من رشد کرد و هم قد من شد
تو نور دادی بهم....
به قلبم
به آرزوهام ، که دیگه تاریک نباشن
نوشتم برات از این عشق
از آرزوهایی که هیچوقت تعبیر نشد....
یه خونه کوچیک....
که زیر سقفش
،من، تو، بابات ....
و یه دنیا خوشبختی
هر زمان که فکر میکردم یه قدم به رویاهامون نزدیکتر شدیم ، همه ماجرا رو ، همه احساسمو، همه هیجانمو با چاشنی ترس و دلهره های دلمو ،با تموم جزییاتش برات نوشتم.....
هر زمان که ته دلم خالی شد، شکستم، خورد شدم، گریه کردم، خدا رو با تموم وجودم ، از عمیق ترین نقطه دلم، صدا زدم، همه حرفها رو برات نوشتم
غصه ی بی لیاقتی آدمها رو که میخوردم، برات نوشتم
با تموم تیکه های شکسته م نوشتم....
به سکوت خو گرفتم و فقط نوشتم
از لحظه ای که منتظرش بودم خیلی وقت گذشت
رسیدم به نقطه ای که انتظار برای هر اتقاق قشنگی بی معنی شد....
اما
صبر کردم
صبر کردم
و
بازهم صبر کردم....
برات از لحظه های چشم انتظاری نوشتم
از پاییز و زمستونایی که میگذشت و آرزو داشتم یهو یه نوری بتابه به زندگی و همه چی عوض شه....
از بهار و سالهایی که نو میشد و آرزو داشتم کنارم داشته باشم تون
از همه سالهایی که تپش های قلبم، که نفس هام بی تو فقط هدر میشد ، نوشتم
و حالا ۴ ساله که تموم تیکه های من لابه لای این نوشته هاست
خونه مجازی مون تازه مهدکودکی شده.....
و تو تاریکی تنهایی ، تو اون نورانی ترین حادثه ای که آرزوی رسیدن بهت همچنان ادامه داره......
و من عاشق ترین دختر جهانم که به امید روزای بودنت زندگی میکنم....
شاید تولد پنج سالگی وبلاگمون که بشه، خدا خواسته باشه برامون که تو این دنیای شلوغ افتاده باشیم تو زندگی هم
شاید تا وقتی وبلاگ مون کلاس اولی شه خدا تو رو به زندگیمون بخشیده باشه
💜۴ سالگی خونه کوچولوی مجازی مون مبارک💜